فریلنسری یا آزاد کاری در نگاه اول برای بسیاری میتونه وسوسه انگیز باشه. میتونم راحت توی خونه بشینم کار کنم و میلیونر بشم! بله میشه اینطوری هم کار کرد و میشه در حد بخور و نمیر درآمد داشت اما متاسفانه در همین حدش هم بسیار دردسر داره و اینو از من قبول کنید که اگر برای سلامت روح و روان و جستمون ارزش قائلید سمت فریلنسری نیان!
قدم اول در آزادکاری پذیرش تمام مسئولیتها است
ظاهرا تفاوت بین آزادکاری و استخدام شدن در محل کار و ساعات کاریست که در مقایسه سرانگشتی همه میگن آزاد کاری بهتره، هر زمان بخوام میتونم کار کنم و آقای خودم هستم! بله ظاهرا آقای خودتان هستین اما کسی به شما بابت این موضوع پولی پرداخت نمیکند. در محل کار رییس شما یا مدیر یا کارفرماست که به شما دستور میدهد و ساعت کاری تعیین میکند و سوال میپرسد اما چرا؟ جواب واضحه چون مسئولیت همه چی پای اونه اگه شما درست کار نکنین به موقع سرکار حاضر نشین و … مسئولیتش پای اوست. اونه که باید سر ماه به شما پول پرداخت کنه اونه که به شکل غیرمستقیم مسئولیت پرداخت اجاره خانه قبض آب و برق و گاز و خورد و خوراک شما گردنشه و در ازاش شما براش کار میکنید…هوووم… حتی شما واقعا از ته دل کار نمیکنید اونه که از شما کار میکشه! بنابراین وقتی آزادکاری رو انتخاب میکنید همه چیز پای خودتونه و به زودی دچار فشارهای مختلف روحی روانی میشید! بی نظم تر از قبل میشید زورتون به خودتون نمیرسه چون ما عادت داریم زور بالاسرمون باشه تا کار کنیم. بله اصلی ترین عامل شکست فریلنسرها همینه… هیچ چیز آسون نیست… در واقع سخت ترین کار دنیا مدیریت و قبول مسئولیته و حالا خودتی که باید در برابر خودت پاسخگو باشی
قدم دوم در فریلنسری نظم است
نظم باب میل هیچکس نیست! درسته همه ما واقعا از یه خونه تمیز یه ماشین که برق بزنه و توش بوی عن نده خوشمون میاد اما وقتی که خودمون مجبور نباشیم هر روز خونه تمیز کنیم یا ماشینو ببریم کارواش. نظم خوبه اما بهای سنگینی داره و این یه امر کاملا طبیعیه. طبق چیزی که تو شیمی خوندیم جهان به سمت آنتروپی یعنی بی نظمی بیشتر پیش میره چون واکنشهای شیمیایی همواره به سمت بینظمی حرکت میکنن مگر اینکه شما انرژی بهش بدین خرجش کنین و پدرتون دربیاد تا همه چی مرتب بشه. بله نظم نیازمند صرف انرژیست. اجباری هم درش نیست مگر اینکه سرتون به جایی خورده باشه یا مجبور باشین که آزادکاری رو انتخاب کنین در اون صورت متاسفانه هر روز و هر لحظه باید حواستون به نظم باشه. نظم از میزکار و خونه شروع میشه تا مدیریت مشتریها و روال انجام کار و تحویل پروژهها. بدون رعایت نظم یک فریلنسر محکوم به شکست است.
قدم سوم در آزادکاری سبک زندگی سالم است
فریلنسر نیازمند یک سبک زندگی و روال برای انجام امورات غیرکاری خودشه. به هیچ عنوان نباید مرز بین کار و زندگی بهم بخوره. در مطلب دیگهای راجع به این موضوع بهم خوردن مسائل مختلف در زندگی بحث خواهم کرد اما اینجا به همون کلمه مرز بسنده میکنم هر چند اصلا صحیح نیست! باید زمان استراحت تغذیه ورزش و روابط اجتماعی حفظ بشه. زندانی شدن در خانه انزوا و دوری از جامعه میتونه در نهایت فرد رو به سمت افسردگی سوق بده. کم بودن درآمد فریلنسرها و منظم نبودن همین مبالغ ناچیز و گاه درگیر شدن در پروژههایی که خارج از توانه اما به دلیل نیازمالی قبول کردین و در نتیجه فشار عصبی زیادی به مغز و استرین زیاد به چشمها در تاریکی شب پای لپتاپ شما رو از پا درخواهد آورد.باید محدودیتهای خودتون رو بشناسید باید مبلغی به عنوان پشتیبان مالی در حسابتون باشه باید نیازهای اولیه زندگیتون تامین باشه وگرنه پاشید رزومه بدید و جایی استخدام بشید که راه فراری نیست نه که من نگردم گشتم نبود و باختمو توجیه نکردم!
دیدگاهتان را بنویسید